جدول جو
جدول جو

معنی دو اسبه - جستجوی لغت در جدول جو

دو اسبه
دارای دو اسب: درشکه دو اسبه، بتعجیل بشتاب: دو اسبه رفتن
تصویری از دو اسبه
تصویر دو اسبه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دو اسپه
تصویر دو اسپه
دارای دو اسب: درشکه دو اسبه، بتعجیل بشتاب: دو اسبه رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به دم اسب (مطلقا)، گیسویی که دختران بشکل دم اسب ترتیب دهند. یا دم اسبیان تیره ای از گیاهان جزو راسته نهانزادان آوندی از رده آرکگون داران دم اسب از این تیره میباشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو قابه
تصویر دو قابه
یا در دو قابه فلزی دو در که در یک پنجره جا گذارند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو ضربه
تصویر دو ضربه
دوبارزدن، دوجهتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو شنبه
تصویر دو شنبه
روز سوم از ایام هفته روز پس از یکشنبه و پیش از سه شنبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو شعبه
تصویر دو شعبه
دوشاخه، دو پره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو چوبه
تصویر دو چوبه
چادر دارای دو دیرک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دو جانبه
تصویر دو جانبه
دو سوئی، دو طرفی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سه اسبه
تصویر سه اسبه
کنایه از تعجیل و شتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یک اسبه
تصویر یک اسبه
ویژگی کسی که با یک اسب می تازد، ویژگی آنکه یک اسب دارد، کنایه از حقیر و پست، کنایه از تنها، برای مثال خورشید کسری تاج بین ایوان نو پرداخته / یک اسبه بر گوی فلک میدان نو پرداخته (خاقانی - ۳۸۷)، در حال تاختن با یک اسب
فرهنگ فارسی عمید
دارای یک اسب، یک تنه یکه به تنهایی یک اسبه در دو ساعته گیرد سه بعد عالم چون از سپهر چارم اعلام مهرانور. (خاقانی)، آفتاب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سه اسبه
تصویر سه اسبه
((س. اَ بِ))
شتابان، تند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از یک اسبه
تصویر یک اسبه
((~. اَ بِ))
دارای یک اسب، یک تنه، به تنهایی، آفتاب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دوجانبه
تصویر دوجانبه
Bilaterally
دیکشنری فارسی به انگلیسی
двусторонне
دیکشنری فارسی به روسی
بطريقةٍ ثنائيّةٍ
دیکشنری فارسی به عربی
द्विपक्षीय रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
בצורה דו-צדדית
دیکشنری فارسی به عبری
দ্বিপাক্ষিকভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی